تحقیق هرچقدر هم محدود باشد پیش شرط تهیه گزارش های تلویزیونی موفق خواهد بود این تحقیق نباید پیچیده باشد ودر پیچیده ترین وضع کافی است که منجر به این نتیجه شود که گزارشگر و گروه تصویر برداری در زمان و مکان مناسب قرار گیرند بنابراین گزارشگر باید "موضوع خبر" را به خوبی بشناسد وبداند که خبر درباره چیست؟ به ویژه آن که شیوه برخورد با موضوع و میزان دشواری آن از موضوعی به موضوع دیگر متفاوت است.
تهیه درست و اصولی "گزارش" که بخشی از آن داشتن زمان مناسب برای تهیه گزارش است این امکان را به شما می دهد که پیش از آغاز کار ، اطلاعات لازم را به دست آورید. مثلا:
موضوع گزارش ؛ و پیشینه لازم وکافی آن ؛ اسامی شخصیت هایی که برای گفتگو باید جلودوربین بروند ؛ شخصیت هایی که باید فقط صدای آنها پخش شود ؛ و..
سوم : برنامه ریزی برای تعیین فرم گزارش
برخی مواقع گزارش وارد حوزه اخبار داغ و فوری می شود که نیاز به اقدام خود جوش برای حضور مستقیم در محل رویداد دارد اما غیر از این ، بیشتر اخبار در چهارچوب سنتی موجود گزارش می شوند وتنوع گزارش ها ناشی از تعداد و زمان آیتم های گزارشی خواهد بود که می توان شکل (فرم)نهایی گزارش را با همین تنوع تعیین کرد تا پیش از مشخص شدن تعداد و زمان آیتم های گزارش یعنی هنگام برنامه ریزی و تدارک مقدمات گزارش مجبور نشویم به صورت فرضی و با حدس و گمان شکل گزارش را تعیین کنیم .
چهارم:کسب اطلاعات ؛ و بررسیِ پیش از گزارش
گزارشگر باید از هر فرصتی که پیدا می کند استفاده کند و درباره مکان رویداد (گزارش) تحقیق کند .تحقیق کامل و گسترده امتیاز گزارش به حساب می آید و در گزارش های مستند الزامی است اما انجام چند کار ساده سرعت تصویربرداری را افزایش می دهد .
گزارشگران خواستار آزادی عمل و انعطاف پذیری در شیوه انجام کار خود هستند گرچه بهتر است در طول تصویربرداری از این مسأله اجتناب کرد.
دربدترین وضع ، باید چند دقیقه پیش از رسیدن گروه تصویربرداری به محل رویداد برسید تابتوانید اطلاعات کسب کنید و اوضاع را پیش از تصویربرداری بررسی کنید:
زمینه وقوع رویداد ؛
تماس با همه کسانی که در گزارش می توانند مارا یاری کنند ؛
مشخص کردن دقیق محل تصویربرداری ؛
گفت و گوها ؛
شرایط و لوازم تصویربرداری ؛
این موارد ساختار گزارش را شکل می دهند .
در گزارش هایی که بر تحقیق طولانی و ژرفا نگر متکی هستند تئوری های معاصر گزارش نویسی می گویند متن گزارش را باید پیش تر نوشت.به هرحال موضوع گزارش هرچه باشد باید گزارش از ساختار مناسبی برخوردار باشد به گونه ای که :
بیننده نباید احساس کند که گزارش از یک آیتم به آیتم دیگر می رود و گزارش از اجزای مختلفی تشکیل شده است ؛ بلکه باید احساس کند با گزارشی یکدست و پیوسته وطبیعی سروکار دارد .
نریشن باید پیش و پس از گفتگوها بیاید .
پلاتوها نیز بایدهم از لحاظ متن هم از لحاظ تصویر و صدا بسیار روان باشند و نشان دهند که با تلاشی کاملا جدی و عالی از نظر حرفه ای روبه رو هستیم که گزارش را شکل می دهند .
پنجم: مشخص کردن دقیق آن چه که باید تصویربرداری شود
یکی از کارهای گزارشگران این است که هنگام رسیدن به محل ، هرچه را که می بینند فوری تصویربرداری می کنند اما جمع آوری اطلاعات باید بانظم و ترتیبی دیگر باشد. با تماشای بسیاری از صحنه های گزارش ها معلوممی شود بااین اندیشه گرفته شده اند که
"بالاخره کسی هست
که این تصاویر را ببیند و
از میان آنها تعدادی را انتخاب کند "
اما این اندیشه برای
گزارشی که زمان آن از 3 دقیقه تجاوز نخواهد کرد ؛
بسیار اشتباه خواهد بود .
درست است که نوار ویدئو و امکاناتی که برای ما فراهم می کند فریبنده است و به ما امکان گرفتن تصاویر زیادی را می دهد اما باید در مقابل این فریب مقاومت کرد .
شش: مشارکت در تهیه گزارش
امروزه ثابت شده که :
گزارشِ خوب ، نتیجه روابط حرفه ای رضایت بخش میان گزارشگر و گروه تصویربرداری است .اما ضروری است که محدودیت های تجهیزات و زمان تصویربرداری را درک کنیم .
آشنا نبودن با به این محدودیت ها ،
برسرراه بهترین و توانمندترین نیروها ،
در تهیه گزارش خوب ،
مانع ایجاد خواهد کرد .
وجود گروه تصویربرداری با تجربه ای که از روحیه همکاری برخوردار است، چهار چوب کلی گزارش را فراهم خواهد کرد ؛ البته علاوه بر این لازم است که گزارشگر باگروه تعامل مثبت داشته باشد و آنها را خوب توجیه کند تا بتواند آن چه را که در ذهن دارد عملی کند .
هفت: همراهی با گروه تصویربرداری
گزارشگر باید به همراهی گروه تصویربرداری در انجام ماموریت هایش عادت کند تا صحنه ها پیوستگی داشته باشند و توالی زمانی آنها حفظ شود .هدف از این کار آن است که تا سرحد امکان از همه صحنه هایی که تصویربرداری شده استفاده کنیم و نریشن مناسب آن ها را در همان محل بخوانیم .
تحقق این هدف ، مستلزم
آشنایی قبلی گروه با محتوای صحنه ها
خواهد بود ؛ به ویژه آن که با تجهیزات ویدئویی کنونی می توان همزمان با تصویربرداری در همان محل ، صحنه ها را به صورت زنده دید .
نریشن کور ، یعنی نریشنی که
به استناد توضیحات دیگران
خوانده می شود،
فقط منجر به نریشنی تخیلی و نادقیق خواهد شد .
پیش تر گفته می شد فهم مراحل و قواعد اساسی تهیه برنامه های تلویزیونی کاری ارزشمند برای هرگزارشگر است ، اما اگر این کار به شکل مداوم صورت گیرد یا اگر خبر کوتاه و ساده باشد دیگر نیازی به این حرف ها نخواهد بود . اما امروزه مسأله کاملا فرق کرده است و
اعتبار گزارش ها
به اجزای مستند کوتاهی است
که مستلزم به کار گیری
تکنیک های بهتری است .
از این رو ؛ آموزش رسمی بیش از هر زمان دیگری روبه فزونی نهاده است؛ گرچه از سرعت کافی برخوردار نیست .
سرعت دربرگزاری این آموزش ها باید در خلال فعالیت های میدانی گروه تصویربرداری صورت بگیرد .
هشت: اصول و قواعد تصویربرداری
صرف نظراز سادگی تصویربرداری ، جهت گیریِ « تصویربرداریِ اخبار » آن است که محصولی ارائه شود که براساس اصول و قواعد مورد توافق صاحب نظران باشد چرا که در طول سال های گذشته با ورود تلویزیون های بزرگ و کوچک، باکیفیت و فناوری پیشرفتة تصویربرداری ، آگاهی بینندگان و درک تصویری آن ها افزایش یافته است . البته تغییر روش ها و سبک های موجود تنها در صورتی پذیرفته است که بتواند درک و فهم و آگاهی بینندگان را افزایش دهد .
بنابراین و به صورت مشخص:
نمی توان انتظار داشت که با کنار هم قرار دادن صحنه های بی ربطی که هرکدام ساز خود را می زنند گزارشی تهیه کرد که حرفه ای و اثرگذار باشد ؛ بلکه باید همواره پیوستگی میان همه گزارش در ذهن گزارشگر باشد این پیوستگی بیننده را به شکلی پیوسته و بدون وقفه به قلب حادثه می برد :
شاتِ بلند ؛ متوسط ؛ و کوتاه .
نه: ترکیب صحنه ها
بسیاری از تصویربرداران ترجیح می دهند که گزارشگر پیش از گرفتن تصاویر صحنه ها اصرار بر دیدن آنها از طریق مانیتور تعبیه شده روی دوربین نداشته باشد .اما این بدان معنا نیست که :
به "چشمهای جستجوگررسانه ای"بازی ، نیاز نداریم که
نظاره گر صحنه ها باشند و پیشینه مناسبی برای ارائه گزارش بیابند و جلوی اشتباه در ساختار گزارش و در ترکیب صحنه ها را که در گزارش های فوری به سبب کسب اطلاعات مرتبط باخبر نادیده گرفته می شوند بگیرند .
تلاش کنید مانند گزارشگرانی کار نکنید که هنگام گفتگو جلوی درخت یا تیرهای برق و اجسام بلند دیگر می ایستند
و گویی این اجسام از سرشان بیرون زده است .هنگامی که گروه تصویربرداری غرق کار است مواظب باشید که رهگذران ، کودکان ، و ... وارد کادر تصویربرداری نشوند و بک گراوند تصویر شما را خراب نکنند .
حواستان به نوشته هایی باشد که روی دیوارهایی که پشت سر افراد مصاحبه شونده یا هنگام اجرای پلاتو پشت سر خود شما قرار می گیرند .این نوشته ها گاهی حاوی عبارات تحریک کننده یا نا مناسب هستند .
خارجی بودن این عبارات نباید شما را فریب دهد .کسانی پیدا می شوند که معنی آنها را بفهمند.این مسئله درباره شعارها و پلاکاردهایی هم که در خیابان هادیده می شوند درست است و نباید به گونه ای داخل کادر شما قرار گیرند که هنگام پخش گزارش حواس بیننده را پرت کنند .اصل و قاعده اساسی در چنین وضعیتی آن است که : اگر از پس زمینه ای که داری مطمئن نیستی دنبال پس زمینه ای دیگر بگرد.
ده: صدا
تلویزیون فناوری دو بعدی است :
صدا و تصویر .
صداهای طبیعی یا عوامل صوتی اثر گذار غالبا از سوی گزارشگران نادیده گرفته می شوند ؛ این گزارشگران پشت سر هم حرف می زنند و حتی برای نفس گرفتن هم سکوت نمی کنند و دوست دارند در هر لحظه صدای خودشان یا صدای دیگر شخصیتهای موجود در گزارش شنیده شود .
گزارشگر باید در گزارش خود فرصتی فراهم کند که صدای طبیعی زندگی یا صدای محیط شنیده شود .
بهتر است :
برخی خبر ها
با کلام کم تری ارائه شوند و به
صداهای طبیعی اجازه داده شود که خود ،
حرف خود را بزنند.
یازده: شات های اصلی
نباید نماها ( شات ها ) به صورت آشفته کنار هم قرار داده شوند و باید به فکر توالی زمانی نماها بود .
نما ( شات ) های اصلی تصویربرداری عبارتند از :
1- شات بلند : قد افراد به طور کامل مشخص می شود.
2- شات متوسط : از تنه به بالا نشان داده می شود.
3- شات متوسط کوتاه : از سینه به بالا نشان داده می شود.
4- شات کوتاه : صورت و شانه ها نشان داده می شود.
دوازده: ایستادن در برابر دوربین (پلاتو)
ایستادن در برابر دوربین یکی از تکنیک های اساسی تهیه گزارش های تلویزیونی است گرچه گاه بر حسب سبک گزارش یا عرف رایج ، ممکن است گزارشی فاقد آن باشد .
به رغم آن چه گفتیم پلاتو معیار اعتماد به نفس گزارشگر است .
حتی هنگامی که
پلاتو هیچ گونه پیچیدگی ندارد ،
اگر گزارشگر به :
تکنیک ایستادن در برابر دوربین و اجرای پلاتو
مسلط نباشد ،
نمی توان گزارشی حرفه ای تهیه کرد .
پلاتو به طور خلاصه یعنی « ایستادن روبه دوربین و گفتن نکته ای به مخاطب با ویژگی های زیر » :
1-نشانگر وجود گزارشگر در صحنه گزارش خبر باشد.
2-زمان آن طولانی نـباشد.
3-تنوع ایجاد کند تا بتوان از آن جداگانه و مستقل استفاده کرد یا آن را به عنوان آیتمی از آیتم های گزارش پخش کرد.
بنابر آن چه گفتیم ، برخی گزارشگران ترجیح می دهند جلو دوربین قرار نگیرند و پلاتو اجرا نکنند ؛ چرا که اعتقاد دارند این کار ، در صورت نیاز به توضیحِ موضوع ِگزارش ، یک شکست محسوب می شود .
حال آن که این گزارشگران باید بدانند كه :
به جاي شرح و تفصيل موضوع در پلاتوها ، مي توانند آن را
به درون گزارش ارجاع دهند .
برخي از گزارشگران از ايستادن در مقابل دوربين و اجرای پلاتو خوششان نمي آيد ، چرا كه توان انجام اين كار را ندارند .
G توان انجام پلاتو سه عنصر اصلي دارد :
1. توان ارائه زباني منسجم ؛ پيوسته ؛ و زنده
2. حافظه خوب
3. توان اجرای سليس و رو ان و اعتماد به نفس
سیزده : پس زمينه مناسب
بدون شك پس زمينه مناسب ، از اركان اصلي اجراي پلاتو است ، زيرا دليل اثبات حرف هاي گزارشگر است و نشان مي دهد كه او واقعاً در آن لحظه در محل حادثه حضور دارد . انتخاب پس زمينه مناسب پلاتو را مستند مي سازد.
گزارشگر با ید به جاي پس زمينه اي كه از رويداد و مسائل مرتبط با آن وصف مبهمي ارائه مي كند ، پس زمينه اي گويا و مناسب انتخاب كند .
با توجه به آن چه گفتيم ، بايد وقت كافي براي جستجوي پس زمينه مناسب و تحقيق درباره آن اختصاص داد . البته ضروري است كه گزارشگر پيش از تعيين دقيق پس زمينه با گروه تصويربرداري مشورت كند .
بهتر است مدت زمان ايستادن در برابرِ پس زمينه ، طولاني نـباشد تا به بيننده احساس بي توجهي به گفته هاي گزارشگر دست ندهد.
همچنين بايد گزارشگر پس زمينه هاي شلوغ را انتخاب نكند ؛ چرا كه پس زمينه شلوغ حواس مخاطب را پرت خواهد كرد .
گزارشگر بايدكاري كند كه بيننده اين پرسش را از خود بنمايد كه :
« چرا اين پس زمينه انتخاب شده و پس زمينه ديگري انتخاب نشده است ؟ » . براي رسيدن به چنين هدفي ، گزارشگر بايد با استفاده از « عبارات زمينه ساز » چشم اندازكلي گزارش را شكل دهد .
چهارده : در وسط صفحه تلويزيون يا دركناره هاي آن ؟
برخي از رسانه ها ترجيح مي دهندكه گزارشگر را در خلال اجراي پلاتو در وسط تصوير قرار دهند ، زيرا معتقدند اين كار،گزارش را مهم جلوه مي دهد . در همين حال ، رسانه هاي ديگری هم هستند که به محتوا و تركيب اهميتمي دهند ، این رسانه ها گزارشگر را در كنار تصوير قرار مي دهند ، زيرا بر اين باورند كه اين نحوه قرار گرفتن گزارشگر، او را به جزيي از گزارش تبديل مي كند و نمي گذارد عنصري مزاحم و تحميل شده به صحنه به نظر آيد .
پس برای اجرای پلاتو ؛ خوب نگاه كن :
1 – مكان مناسبي پيدا كن كه گزارش را ازآن جا ارائه كنی. پس زمينه، سبب
مي شود گزارش در دل موضوع قرار گيرد .
2 - كاملاً مواظب باش که بيننده رابا پر كردن تصوير از جزئيات گيج نكني .
3- پس زمينه مبهم و ناگويا ، چيزي به گزارش اضافه نمي كند و بيننده را
دلزده مي كند .
4- یادت باشدکه برخي رسانه ها ترجيح مي دهند گزارشگر در وسط صفحه
تلويزيون قرار گيرد و برخي ترجيح مي دهند كه او در كنار صفحه قرار
گيرد و بر غناي گزارش بيفزايد.
پانزده : تصويربرداری
برنامه اي براي پياد ه كردن انديشه ات طراحي كن ! ...
آيا مي تواني آن را به تصوير در آوري ؟
صحنه هاي آغازين و گفت گوهايي كه بايد در اين صحنه ها بيايند كدامند ؟
چه چيزهايي بايد در زمان اجراي پلاتو پوشش داده شوند ؟
صحنه هاي پاياني كدامند ؟
علاوه بر همه اين ها ،فهرست كلي و خلاصه اي از صحنه ها تهيه كن .
همچنين پايگاه هاي جستجوي اينترنتي را شناسايي كن .
شانزده : شروع گزارش
§ آیا موافقت نهايي پيشنهاد دهندة گزارش را به دست آورده ايد ؟
§ چه قدر بودجه در اختيار داريد ؟
§ آيا اختيار بودجه در دست شما است يا چهار چوپ مشخصي داردكه بايد
در آن چهار چوب از آن استفاده كنيد ؟
§ چهار چوب پيشگفته ، چه محدويت هایی برايتان درست مي كند ؟
§ آيا برای موفقيت گزارش تان ، کارهای لازم را انجام داده ايد ؟
§ آيا مي دانيد چگونه بايد پرسشنامه ها ی گزارشكار را پر كنيد ؟
§ به كدام بخش يا چه كسي بايد مـراجعه كنيد تا بتـوان گـروه
تصوير برداري و گزارشگری را مشخص كنيد ؟
§ آيا هزينه عوامل تحريريه و گزارشگري و مونتاژ باشما است ؟
§ آيا پيش از شروع گزارش مي توانيد از مكان تصوير برداري
اطلاعات كسب كنيد ؟
§ آيا مكان تهيه گزارش،پاركينگ دارد؟شماوگروه تصويربرداري
و تجهيزات همراهتان چگونه بايد به مكان مورد نظر برويد ؟
§ آيا بايد از پليس ( نيروي انتظامي ) يا دستگاه ديگري اجازه
تصوير برداري بگيريد ؟
§ آيا كارت شناسايي یا برگه ماموريت و اجازه تصوير برداري
همراهتان است ؟
هفده : امكان موفقيت گروه را فراهم كنيد
به هيچ وجه فكر نكنيد كه اعضاي گروه شما به طور خود جوش كارشان را انجام مي دهند . آدم ها خصوصيات متفاوتي دارند و توان و عكس العمل آن ها فرق مي كند .
و اين ، شما را ناچار مي كند كه همواره پيش از شروع كار ، به طور خلاصه وظايف گروه را به آن ها ياد آوري كنيد و بگوييد از هر كسي چه انتظاري داريد .
هرگاه فرصت يافتید ، با تصوير بردار صحبت كنيد و اگر درباره برخي صحنه ها و تصاوير اطلاعات دقيقي نداريد ، از مشارکت فکری او استفاده کنید .
مرحله نخست تصوير برداري را با ارائه توضيحات كوتاهي درباره موضوع گزارش آغاز كنيد تا اعضای گروه با موضوع احساس بيگانكي نكنند .
به علاوه ؛ اين توضيحات سبب مي شود كه گروه خود را جزئي ازگزارش بدانند و فكر نكنند كه صرفاً ابزار تهيه گزارش هستند .
گزارشگر يا تهيه كننده بايد چهار چوبي كلي براي كار داشته باشند كه براساس آن كار كنند .
هجده :گزارش هاي خبري معمولا به سبك زير پخش مي شوند :
ü نماهاي آغازين و زمينه ساز براي ورود به موضوع گزارش ؛
ü 2 ـ 3 گفت و گو ؛
ü نماهايي از 2 يا 3 مكان كه پلاتو نيز جزء همين بخش است .
گزارشگر نبايد انبوهي از پيشينه هاي مختلف درباره گزارش ارائه كند و نصف زمان گزارش ( 1 دقيقه و 30 ثانيه ) را به اين موضوع اختصاص دهد . همچنين بهتر است كه معرفي موضوع گزارش به وسيله يك يا چند نفر صورت گيرد .
اين فرد چگونه از اين رويداد تاثير پذيرفته است ؟
آيا واكنش او با بيش تر افراد ديگر تفاوت دارد؟
آدم ها را به عنوان معيار يا نمونه « چهار چوب جامع و مانع موضوع ِ» گزارش، به كار گيريد .
نوزده : نماهاي زمينه ساز
اين نماهاي زمينه ساز گزارشگر را ياري مي دهند كه مقدمه ورود به مصاحبه ها را فراهم كند و نقش شخصي را كه در گزارش با او مصاحبه مي شود ، مشخص گرداند .
تصوير برداري نماهاي زمينه ساز رامي توان هنگامي انجام داد كه شخص مصاحبه شونده مشغول كارهاي معمول خود است ؛
مثلاً : برگه اي را امضاء می كند ؛ پشت كامپيوتر نشسته است ؛ یا وارد ساختمان مي شود .
نگران ترتيب نماهايي كه موضوع گزارش را نشان خواهند داد ، نباشيد .
بیست : نماهاي برشي و نماهاي صوتي Cutaways and Noddies
اين نماها هنگام چيدن ترتيب زماني نماهاي گزارش ؛ درمونتاژ گزارش و برای وصل كردن صحنه ها به هم ؛ به كار گرفته مي شوند .
نماهاي صوتی راكه نشانگر موضوع گزارش هستند و در آن صدای گزارشگر و فرد ديگر شنيده مي شود ، كاملاً جدي بگيرید و آن ها را از دست ندهيد.
استفاده از نماهاي برشي (Cutaways) و نماهاي مشابه ديگرــ مثلاً نماهايي كه وصل كنندة نماهاي مختلف به همديگر هستند ــ اثرگذار خواهد بود؛ . نمونه مشخص اين نوع نماها ، نماي نزديكي است كه در آن ، تصوير بردار از لحظه
شروع پاسخگويي مصاحبه شونده ، گرفته است .
بیست و یک : نماهاي دونفر ه The Two _ Shot
نماهاي دو نفره نماهايي هستند كه گزارشگر و مصاحبه شونده را با هم نشانمي دهند .
بهتر است اين نماها بدون صدا باشند و به عنوان نماي وصل كننده در خلال سوال يا «ساوند بايت»/ صداي گوينده به كار گرفته شوند .
بیست و دو : نماهاي كلي GVS
نماهاي كلي ، نماهاي عمومي از صحنه رويداد یا موضوع گزارش هستند ؛ مثلاً طبيعت پيرامون يا ساختمان هاي اطراف محل رويداد.
مي توان تعداد كافي – در حد معقول – از اين نماها بگيريم تا به عنوان زمينه ساز براي ورود به موضوع و نيز به عنوان پس زمينه و مجموعه اي از نماهاي زمينه ساز از آن ها استفاده كنيم .
نماهاي كلي در روشن کردن برخي مسائل و پيشينة موضوع بسيار مفيدند ؛ مثلاً هنگامي كه مي خواهيم در بخشي از گزارش موضوعي را پوشش دهيم كه نتوانسته ايم ، مصاحبه اي ازكسي در مورد آن بگيريم ، مي گوييم :
فلاني حاضر به گفت و گو نشد، يا حاضر نشد نظرش را بگويد و همزمان با اين جملات ، نماي بلندي از ساختمان را نشان مي دهيم كه درهايش بسته است . همزمان با نريشن هم مي توان ازنماي كلي استفاده كرد ؛ مثلاً هنگامي كه گزارشگر مي خواهد به صورت نريشن موضوع يا عبارت مشخصی را توضيح دهد، اين نوع نما را مي توان به عنوان پس زمينه تصاوير گرافيكي به كار گرفت .
بیست و سه : گفت و گوها
اگر شخصي كه مي خواهيم با او در گزارشمان گفت و گو كنيم ، مشهور نباشد و به گفت وگوهای تلويزيوني عادت نكرده باشد ، در برابر دوربين مضطرب و عصبي مي شود و به شكلي رفتار مي كند كه در حالت عادي آن گونه نيست .
بنابراين ؛ گزارشگر يا كارگردان بايد مصاحبه شوند را كمك كنندكه آرام شود و حالت عادي به خود بگيرد.
باتمام وجود تلاش كنيدكه او مستقيماً به گزارشگر نگاه كندو نه به دوربين .
گاه هنگامي كه مصاحبه شونده نيمي از جواب مورد نظر ما را براي ارائه در گزارش مي گويد ، مي خواهيم سوال ديگري براي گرفتن نيمه دوم جواب بپرسيم يا فاصله كوتاهی به گفت و گو بدهيم ، در چنين حالتي از او بخواهيد مجدداً پاسخ سوال را از سر بگيرد . شما بايد بعداً اين دو جزء را به شكل يك جمله واحد به هم ربط دهيد . و اين مستلزم نماهاي برشي معترضه يا نماهاي خيلي دوري است كه دو بخش جواب را به هم متصل مي كند .
تصوير بردار بايد با نماي متوسط شروع كند . پس از آن مي توان از نماهاي متنوع در بين سوال استفاده كرد . البته بايد بيش تر از نماهاي نزديكي استفاده كنيم كه هنگام طرح سوال از مصاحبه شونده گرفته ايم تا پاسخ ها عاطفي و تاثير گذار شوند .
همواره به ياد داشته باشيد كه پيشاپيش ، گروه تصوير برداري را درجريان محور اصلي گزارش قرار دهيد .
بیست و چهار : نماهاي آغازين و نماهاي واپسين
نماهاي آغازين بايد توان جذب مخاطب را داشته باشند و او را دنبال خود بكشند . اين بدان معنا نيست كه اين نماها بهترين نماهاي گزارش باشند ، بلكه بدان معنا ا ست كه نماهاي آغازين بايد جذاب باشند و به علاوه نقطه شروعي براي گزارشگر باشند كه گزارش را آغاز كند . با اجراي پلاتو و با نمايي روشن و جذاب ، مکان گزارش معرفی می شود .
شهر قديمي قدس كه صحنه گاه درگيري هاي بسياري در گذشته بوده است ، نمونه خوبي براي اين منظور است .
در نماي واپسين نيز بايد « نقطه پايان را معلق گذاشت » و نقش پايان دهنده گزارش را به ذهن بيننده سپرد، مگر آن كه گزارش با ايستادن گزارشگرجلو دوربين ( با پلاتوي پاياني ) پايان پذيرد .
بیست و پنج : نماهايي با چرخش افقي و چرخش عمودي Pans and Tilts
معمولاً اين نماهاي افقي و عمودي براي تأكيد بر « اندازه » به كار گرفته مي شوند و در بيش تر حالات از ساختمان ها و مناظر طبيعي گرفته مي شوند كه مي توان از راست به چپ و به عكس ( پن ) آن ها را تصوير برداري كرد . البته بهتر آن است كه از زمين به فضا و فضا به زمين ( تیلت ) تصويربرداري شوند و دوربين بالا رود و پايين آيد .
دراين نماها بايد در ابتدا، وسط، ودر انتهاي حركت 10 ثانيه ، تصوير ثابت بماند . اين نماها « تيلت » يا « پن تيلت » ناميده مي شوند .
يادتان باشد هنگامي كه تصوير بردار اين گونه نماها را تصوير برداري مي كند ، آن ها را با سرعت هاي مختلف و مكث هاي 10 ثانيه اي بگيرد تا بعد كه گزارش مونتاژ مي شود ، دست اندركاران مونتاژ كارشان راحت تر شود .
بیست و شش : نماهاي افقي آني
اين نماها بانماهاي پيشين فرقي ندارند . تنها فرقشان در سرعت خيلي زياد آن ها است كه فقط به شكل پياپي و در حوادث بسيار سريع و خشن از آن ها استفاده می شود .
نمونه بارز اين نماها،تصاوير تظاهراتي است كه تصوير بردار درميانه حادثه قرار دارد .
بیست و هفت : زوم
زوم ، نماي متحرك ديگري است كه از دور به نزديك و به عكس به كار گرفته مي شود و از قاعده عدم حركت ( مکث ) 10 ثانيه اي در ابتدا يا انتهاي نما پيروي مي كند .
در اين نما ، از هردو جهت ، نزديك مي شويم :
از داخل به خارج و از خارج به داخل .
برترين شكل استفاده از اين نماها عبارت است از :
10 ثانيه ثابت / نزديك شدن / 10 ثانيه ثابت / دور شدن / 10 ثانيه ثابت
بیست و هشت : تصاوير آرشيوي
گاه ناچار مي شويم كه برخي فاصله ها را با تصاوير پركنيم تا حوادثي را كه تاريخ مشخصی دارند پوشش دهيم .
پيش از آن كه تصاوير آرشيوي را به عنوان جزئی از گزارش در نظر بگیرید از وجود آن ها مطمئن شويد ؛ در غير اين صورت مي توانيد با پلاتو ، فاصله را پر كنيد .
بیست و نه : گرافیک
زیبایی کار گرافیک در آن است که گرافیک بر اندیشه ای تاکید می کند که ممکن است در ذهن بیننده نـباشد .
همچنین اهمیت گرافیک در آن است که « مستند ساز » است ؛
و بنابراین نـباید گرافیک را با خبر هایی که صد در صد موثق نــیستند به کار گرفت .
می توان از گرافیک برای نشان دادن حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر استفاده کرد و توالی زمانی یک رویداد یا رویداد های مقدماتی را نشان داد .
می توان از متون گرافیکی برای بیان یا تاکید یک موضوع خاص استفاده کرد.
به هر حال زمان نشان دادن تصویر گرافیکی نـباید بیشتر از 20 ثانیه باشد.
سی: پخش مجدد یک گزارشگزارشگر باید پیش از اقدام به پخش مجدد یک گزارش ، موافقت سازمان متبوع خود و مسئولان محلی را کسب کند
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home